زنان میل بیشتری به اعمال عبادی و معنوی دارند.
 
چکیده: یکی از تفاوت های زنان و مردان در انجام کارهای عبادی است که این استعداد در زنان بیشتر است. گاه این استعداد ممکن است به انحرافاتی در زنان شود، همچون پیروی از عرفان های کاذب که امروزه دکانشان پرطرفدار است. در این نوشتار به بیان اندیشه برخی از روانشناسان و عالمان دینی در بیان این تفاوت اقدام شده است.

تعداد کلمات 1773 / تخمین زمان مطالعه 9 دقیقه
 

معنویت و جنسیت

 در مسائل معنوی (عبادی) و گرایش های مذهبی و حتی فعالیت های دینی، با یکدیگر تفاوت دارند. به اعتقاد عده ای از روانشناسان، زنان مذهبی تر از مردان اند و گرایش به معنویت و دین داری در آنان بیشتر است. [1] همچنین، روانشناسان بر این باورند که به دلیل تناسب و سازگاری مسائل معنوی و دینی با روان زنان، گرایش قلبی به دین در میان آنان بیشتر است.[2]
آلپورت، یکی از روانشناسان غربی، در این باره می گوید: «علایق دینی و زیبایی طلبی اجتماعی در زنان بیشتر از مردان است و زنان به مسائل اخلاقی و مذهبی بیشتر از مردان توجه می کنند».[3]
آیت الله جوادی آملی می نویسد: «زن ها در بخش دل و قلب و گرایش و جذبه موفق تر از مردان هستند. بنابراین، مناجات در زن ها بیش از مردان و یا دست کم همتای آنان است.»[4]
تجربه و مشاهده عینی نیز نشان می دهد که زنان گرایش و تمایل بیشتری به مجالس مذهبی، دعا، زیارت و ارتباط با خداوند دارند. در تحقیقی در این زمینه، مشخص شد که دختران بیش از پسران به نماز و ارتباط معنوی با خداوند پایبندند.[5]
 

یک معضل بزرگ

علیرغم اینکه زنان در امور معنوی و عبادی دارای استعداد بیشتری هستند ولی سادگی در این امر هم خود معضلات زیادی را به همراه داشته است. بسیاری از زنان به راحتی وارد حلقه های عرفانی کاذب می شوند و به راحتی دل خود را به هر رهبر عرفانی می دهند.
جدای از آن خرافات در میان زنان بی داد می کند.
مسئله ای که هست این است که چرا با وجود بنیان های دینی همچون اسلام برخی عرفان های کاذب و پوچ در کشور ما باید بعضی افراد را درگیر خود کند مسئله ای است که در مورد آن باید توجه شود، آسیب‌شناسی افراد مبتلا به این معنویت‌های دروغین کمک شایانی در یافتن پاسخ این سوال به حساب می‌آید که چه چیز بازار این شبه‌عرفان‌ها را در ایران داغ می‌کند؟
 جریان‌های معنوی و شبه‌معنوی بنابر اذعان کارشناسان یکی از سمومی است که با نام عرفان، اعتماد مخاطب خود را جلب کرده و در قالب برخی ادعاهای الهی افراد جامعه را منحرف می‌سازد. عرفان همچون سایر نیازمندی‌های بشر از جمله اموری است که دچار التقاط و انحراف شده است. اینکه این شبه‌عرفان‌ها چرا در جامعه ما مورد اقبال برخی افراد واقع می‌شود از جمله مسائلی است که اگر به طور عمیق بررسی شود، قطعا نقشی پیشگیرانه خواهد داشت.
طبق نظر کارشناسان از میان اقشار مختلف جامعه بیشترین افرادی که به دام جریان های معنوی و شبه معنوی دچار می‌شوند بانوان و جوانان هستند.
 

علل گرایش افراد به جریان‌های معنوی و شبه معنوی

 یکی از مهمترین علل گرایش به جریان های معنوی همان تمایل درونی و گرایش‌های معنوی است که در وجود همه ما قرار دارد. انسان حقیقتا یک موجود وابسته به عالم فرامادی است، از این جهت گرایشات فرامادی درونش گرایشات قوی ای است. این گرایش درونی را می‌توان پایه و اساسی برای گرایش کلی افراد به جریان‌های معنوی دانست. آنچه که محل بحث ماست زمانی است که این گرایش با انحراف مواجه می‌شود. یعنی وقتی شخص به سراغ معنویت می‌رود اما به جای اینکه بگردد و آن جنس حقیقی را پیدا کند و کالای صحیح را انتخاب کند به سراغ جنس بدلی و قلابی می‌رود. دلیل این را می‌خواهیم مورد بررسی قرار دهیم.
  

چرایی انحراف و گرایش نادرست معنوی زنان

یکی از دلایلش ساختار وجودی بانوان است. ساختار وجودی خانم ها به گونه ای است که گرایشات معنوی‌شان قوی‌تر از آقایون است. جهت دیگر این است که شاید آقایون در مواجهه با پدیده ها، کمی عقلانی تر برخورد می‌کنندو بانوان احساسی‌تر و چون در بحث جریان های معنوی جنبه احساسی افراد بیشتر درگیر می شود از این جهت بر خانم ها اثر بیشتری داشته و جذب بیشتری هم دارد. و البته همینطور جوانان، یعنی کسانی که قدرت بالای تحلیل ندارند یا اینکه قدرت تحلیلشان را کمتر استفاده می کنند اگرچه قدرت تحلیلشان ضعیف نیست، اما چون دچار وادادگی می‌شوند قدرت تحلیل خود را استفاده نمی‌کنند.
پس در خصوص بانوان و جوانان به نظر می‌رسد یکی از دلایل بیشتر بودن گرایش، ضعف و عدم به کارگیری قدرت تحلیل باشد و یکی دیگر از دلایلش ضعف حاکم باشد، که افراد مشهور جامعه ژست معنوی دارند و اینها هم می‌خواهند از این ژست عقب نمانند. مثلا با کتاب پائولوکوئیلو عکس می‌گیرند و در صفحه اینستاگرام قرار می‌دهند که یعنی من هم از این تیپ کتاب‌ها می‌خوانم و در این قماش تعریف می‌شوم. این خودش یک ژستی است.
 

زنان خانه‌دار؛ بیشترین مخاطبان عرفان‌های نوظهور

حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی محمدی‌هوشیار، پژوهشگر و کارشناس مسائل فرق و ادیان در میزگردی با محوریت موضوع چرایی و چگونگی عرفان‌های کاذب که در رادیو گفتگو برگزار شد، بیشترین مخاطبان عرفان نوظهور را قشر زنان خانه‌دار معرفی کرد؛ به این دلیل که مشغله‌ای برای خود ایجاد کنند. 
  
درباره گرایش زنان به این نوع مکاتب می‌توان به ویژگی لطافت روحی آنان اشاره کرد. اصولاً در عرفان لطافت روحی بسیار مطرح است. اولیاء خدا برای این‌که شاگردان خود را آماده کنند، ذکرهایی را به آنان آموزش می‌دهند تا باعث تلطیف روح آنها شود. در زنان این لطافت در درجه بالایی است، در نتیجه باعث می‌شود تا زودتر در مسائل معنوی ارتقا یابند.
 از روی دیگر، این ویژگی در زنان باعث سقوط سهل‌تر آنها نیز می‌‌شود و باید به فکر تقویت نیروی خیر و حفظ این لطافت روحی باشند. موضوع دوم، به مسئولیت‌های زنان باز می‌گردد، به هر حال فراغت زنان بیشتر از مردان است، پراکندگی مسئولیت‌های مردان را، زنان ندارند. زنان در کارهای خانه ساعت کار و رفتن و آمد و غیره ندارند. بلکه با همه سنگینی کار، مدیریت آن در اختیار خودشان است و می‌توانند فرصت‌هایی را برای خود باز کنند
  
موضوع بعدی به متنوع بودن تفریحات مردان در جامعه باز می‌گردد، تفریحات برای زنان محدود است و شرایط عادلانه نیست، در نتیجه باعث جذب زنان به سمت تفریحات پشت پرده و مشکوک می‌شود، برپایی جلسات خانگی، کلاس‌ها و نشست‌‌هایی که می‌تواند، اهداف نامطلوبی را به دنبال داشته باشد، خطری است که از این ناحیه جامعه زنان را تهدید می‌کند
  

واکاوی دلایل رغبت زنان به این مکاتب

دکتر فاطمه مغیثی؛ دارای ‌دکتری تخصصی ادیان و عرفان و مدرس حوزه و دانشگاه در رابطه با همین موضوع بیان کرد: موضوع «نگرش عرفان‌های نوظهور به زن» آن‌قدر مهم و اساسی است که تحقیقاتی در این زمینه شکل گرفته است. کتاب «New Religious Movements» با رویکرد جامعه‌شناختی در یک مقاله مستقل به این مسأله جهانی پرداخته است؛ به‌طورکلی در عرفان‌های نوظهور نگاه‌های متفاوت و سیالی به زنان شده است.
  او خاطرنشان کرد: این نگاه‌های متفاوت به زنان با توجه به نوع ادیان، مختلف است. گاهی ارزش وجودی‌شان را درجه دوم می‌داند؛ به‌طوری‌که زنان نمی‌توانند راهی به معنویت داشته باشد و گاهی آن را در حد پیرو و گاهی بالاتر می‌پذیرند. به‌خصوص در عرفان‌های نوظهور و جنبش‌های نوپدید دینی، در ظاهر سعی شده است نقش و جایگاه اجتماعی زنان را افزایش دهند و به رتبه رهبری ارتقا دهند.
  این کارشناس حوزه ادیان و عرفان با ذکر این نکته که در تعالیم معنوی اسلامی‌در حرکت کمالی انسان نگاه جنسیتی لحاظ نشده است و عموم خطاب‌های قرآنی دلالت بر عدم تفکیک زن و مرد دارد، گفت: می‌توان گفت خداوند متعال در وجود زنان زمینه‌های رشد معنوی بیشتری نسبت به مردان قرار داده است و ساختار قرآنی و روایی اسلام کامل‌ترین و زیباترین بینش را نسبت به زن دارد. آیه 97 سوره مبارکه نحل، عمل نیکو- چه برای مردان و چه برای زنان- را شرط رسیدن به حیات طیبه می‌داند. علاوه بر این، در دیدگاه اسلامی ‌پذیرش و ایفای درست نقش همسری و مادری سکوی پرشی برای اوج گرفتن ساحت معنوی زن تعریف شده است
  
او ادامه داد: در اکثر موارد زنان عضویت در فرقه داشته و تنها نقش مرید بودن را به‌عهده دارند و دستورات و آیین‌های رهبران را اجرا می‌کنند. در بعضی از جریان‌ها مثل اوشو می‌توانند به مقام رهبری و خدا‌گونگی برسند. در فرقه اوشو، عشق مترادف سکس بیان می‌شود و هرکس با بهادادن به آن می‌تواند به نوعی کشف و شهود برسد و خداگونه شود.
 

  گرایش زنان به عرفان‌های نوظهور و کسب موقعیت اجتماعی جدید

مغیثی با بیان این‌که در عرفان‌های نو‌ظهور عضویت فعال زنان دیده می‏شود و یکی از علل گرایش زنان به این جنبش‌ها، یافتن موقعیت اجتماعی جدید در این فرقه‌هاست، گفت: زنان در این گروه‌ها با تمام توان و هستی خود وارد می‌شوند و به رهبر و مسؤولان گروه به شدت اعتماد می‌کنند. متأسفانه در اکثر موارد شاهد این هستیم که با آسیب‌های جدی در زمینه اعتقادی، روانی و حتی جنسی روبه‌رو هستند و در این شرایط به دلایل مختلف از شکایت و اظهار آسیب خود هراس دارند. با این وجود نمی‌توان آمار دقیقی در این زمینه داشت اما آن‌چه تحقیقات نشان می‌دهد این است که به‌طور قطع در سراسر جهان زنان حضور پررنگی در این فرقه‌ها دارند
  

آسیب‌های پیروی از مکاتب عرفانی جدید در زنان و تأثیر آن در نهاد خانواده

او درباره تأثیر گرایش زنان به این مکاتب نوظهور در نهاد خانواده و تربیت فرزندان خاطرنشان کرد: زنان مهم‌ترین رکن نهاد خانواده هستند و خانواده مهمترین رکن سازنده جامعه است. از طرفی سردمداران استعمارگر عرفان‌های نوظهور به اهمیت نقش زنان در ایجاد تغییر و تحول جامعه پی‌ برده‌اند.
 بنابر‌این برای جذب زنان، بیشترین سرمایه‌گذاری را داشتند و از هر راه ممکن به دنبال جذب حداکثری آنان هستند. از طرف دیگر آسیب‌های زنان در این زمینه بسیار دردناک است. عدم تعادل روانی مثل افسردگی‌های مزمن، اختلال دوقطبی و حتی خود‌کشی و... تنها بخش کوچکی از آسیب روحی زنان به شمار می‌رود. علاوه بر این آسیب‌های اعتقادی- بینشی و اجتماعی و گاهی آسیب اقتصادی در این زمینه مطرح است.
 وقتی ستون اصلی خانواده متزلزل شود، به‌تبع آن همسر و فرزندان به شدت آسیب‌پذیر خواهند شد. ازهم‌پاشیدگی خانواده و بی‌توجهی به نیازهای فرزندان موجب زیر سؤال رفتن هویت خانواده می‌شود که البته این آسیب‌ها به سادگی هم قابل بازسازی و درمان نیست و تلاش بسیار می‌خواهد.
 
نویسنده : محمد حسین افشاری

بیشتر بخوانید :
بررسی و تبیین نقش و جایگاه معنویت دینی در سبک زندگی
عبادت و سلوک معنوی زن در شریعت اسلام
کمالات معنوی و حیات طیبه زن در مکتب قرآن 
دین‌داری و معنویت


پی نوشت :
[1] . مریم معین الاسلام، روان شناسی زن در نهج البلاغه، ص ۱۱۰.
[2] . هانری پیرون، تفاوت های فردی، ترجمه محمدحسین سروری، ص 143-144.
[3] . مریم معین الاسلام، ص 115.
[4] . عبدالله جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، ص۱۹۳.
[5] . علی احمد پناهی، بررسی رابطه نماز و اضطراب در دانش آموزان دبیرستانی (پایان نامه)، ص۱۰۰-۱۵۰.